Tuesday, December 30, 2003

گوگوش در ایران

هفته نامه زنان ایران:
دريچه، 5 دي 82 :"فائقه آتشين (گوگوش) كه 4 سال قبل ازايران خارج شده و كنسرت‏هاى متعددى را در كشورهاى آمريكايى واروپايى برگزار كرده است، آذر ماه سال جارى، بى‏سر و صدا به ايران بازگشت.
عليرضا امير قاسمى (رييس كانال ماهواره‏اى طپش) باتاييد اين خبر به شدت گوگوش را مورد انتقاد قرار داد و گفت:... خبرهاى ديگر حاكى از آن است كه قرار است گوگوش درايران براى زنان كنسرت‏هاى اختصاصى برگزار كند!"

Saturday, December 27, 2003

عشوه گری در ایران عمومیت دارد !

هفته نامه زنان ایران: عشوه گری در ایران عمومیت دارد! "جان كيزي" گزارش خود را با بهره گيري از سفر اخيرش به ايران به رشته تحرير درآورده :در طول سفر به ايران كاملا تحت تاثير قرار گرفتم كه تا چه حد قواعد عشوه گري كه در غرب فراموش شده است در ايران عموميت دارد. زنان ايراني به طور فريبنده ايي از درون امنيتي كه چادر براي آنها فراهم كرده در اين كار تبحر دارند.آنها در صحبت كردن از طريق حركات چشمها بسيار جسور هستند.
مکتوب: !!! ...


Friday, December 26, 2003

زلزله بم

خبر زلزله بم برای همه ناراحت کننده بود. طبق آخرین خبری که شنیدم حدود 70% شهر از بین رفته... الان اخبار میگفت که مشکل بازماندگان نداشتن وسایل گرماییه.
اگه شرکتها و کارخونه هایی که وسایل گرمایی تولید میکنند، فقط به اندازه هزینه یک ماه تبلیغ روی بیلبوردهای تهران، به زلزله زده ها کمک کنند، ... خدا خیرشون بده ...

کافه بلاگ

الان از کافه بلاگ میام. برای اولین بار بود که میرفتم اونجا. جای دنج و قشنگی بود، و بچه های خوب. و چقدر یادداشت های وبلاگ نویسها جالب بود.

Sunday, December 21, 2003

پیست دیزین!

جمعه صبح زود با دوستامون رفتیم دیزین (از جاده پایین). شب هم هتل دیزین موندیم. خیلی خوش گذشت و شنبه ظهر برگشتیم تهران.
راستی! اگه این دو روز پیست باز بود که خیلی بیشتر خوش میگذشت!!!...

Monday, December 15, 2003

یه موبایل پیدا کردم!

دیشب رفتم چند تیکه وسایل اسکی خریدم. البته بعد از یک هفته جستجو و آشنا شدن با مدل ها و قیمتها. رسیدم خونه و دیدم حسش نیست یه بار دیگه بپوشمشون! فکر کردم که تا پنج شنبه صبر کنم. امروز از سر کار که برگشتم خونه، گفتم بد نیست شلوارش رو یه بار بپوشم، این دفعه تو دوخت و بافتش و جیبهاش کمی دقت کردم یهو احساس کردم که چیزی تو جیبشه! یه موبایل! ولی چقدر داغون!! دکمه اش رو زدم و دیدم روشن شد! خیلی تعجب کردم! آخه این گوشی اینجا چی میکنه؟؟!! از توی دفتر تلفنش به یکی زنگ زدم و .... موقعی که اومده بود گوشی رو بگیره قیافش دیدنی بود! پسره گیج ! موقع پرو کردن گوشی رو گذاشته بود تو جیبش!

Sunday, December 14, 2003

شروع فصل اسکی

امروز قرار بود که پیست اسکی دیزین باز بشه. نمیدونم شده یا نه! اگه کسی خبر داره بهم بگه. البته فکر نمیکنم که برف کافی باشه، اما برای شروع خوبه. من احتمالا چهارشنبه یا پنجشنبه میرم. راستی قبل از رفتن به اسکی حتما تو این سایت تمرین کنین تا بدنتون گرم شه!

Tuesday, December 09, 2003

مکتوب

چند روز پیش یکی از همکارام ازم پرسید: این مکتوب رو کی مینویسه؟!!!
خوشبختانه من کاملا در پشت یکی از کامپیوترها بودم و اون نتونست ببینه از تعجب شاخ در آوردم! گفتم: مکتوب؟؟... آهان! مکتوب! بله آقای مکتوب رو من از روی اتفاق میشناسم! و واسه همین از روی عادت تقریبا هر روز سری به وبلاگش میزنم! ...(و از این جور شروورها...)
البته به احتمال 99/99% فهمید که دارم خالی میبندم! امیدوارم که به کسی نگه! تا حالا که نگفته.

Tuesday, December 02, 2003

یک نامه زیبا

چند روز پیش ایمیلی بدستم رسید که خیلی زیبا بود، فکر کردم خوبه که بیارمش اینجا:

دلم از اون دلای قدیمیه ... از اون دلاست که میخواد ، عاشق که شد، پا روی دنیا نذاره ... پا روی دلاش بذاره ...
... اون با من نموند و همه دنیا منو همیشه تنها گذاشت
'delam az oon delaye ghadimiye az oooon delast ke mikhad aashegh ke shod pa rooye donya nazare (pa rooye delash bezare )....
oon ba man namoond o hameye donya mano hamishe tanhaa gozasht.... '